تأثير زمان و نوع اتصالات فلکي بر جهان هستي - انساني  با دو سر

شايد کمتر کسي از ما انسانها باشد که يک مخلوق ناقص الخلقه(معلول)و متفاوت با طبيعت ذاتي خود نديده باشد يعني کسي که مثلاً داراي شش انگشت در هر کدام از دستان خود است. و يا دوقلوهاي به هم چسبيده و همچنين است در ساير حيوانات که بعضي مثلاً بجاي چهارپا داراي پنچ يا شش پا هستند.حال که مقصود ما از تفاوت در طبيعت ذاتي شناخته شد حتماً براي خيلي ها اين سوال پيش آمده است که چرا مثلاً فلان انسان و کدامين گناه بايد معلول از مادر متولد شود؟در حالي که هيچکدام از والدين او و همچنين هيچکدام از بستگاه اجدادي پدر و يا مادر او اصلاً معلول نداشته و ندارند و چرا مثلاً کور مادر زاد يا يک چشم او سفيد بدنيا آمده.
و همچنين در عکس قضيه نيز مي پرسد چرا مثلاً فلان انسان کافر و ظالم داراي چنين فرزندي نابغه و داراي فلان تواناييهاي خارق العاده است البته اين موضوع بر همه مردمان و در همه اديان و مذاهب صادق است يعني ممکن است والديني که اصلاً هيچ اعتقادي به آخرت و حيات بعد از مرگ ندارند داراي فرزندي نابغه و سالم شده و در مقابل خانواده اي مومن باشند لکن فرزند آنها معلول بدنيا بيايد .
پس خداوند متعال جواب اينگونه مسائل را از همان ابتدا به حضرت آدم(ع) و به پيامبران بعد از او داده بود تا براي آنها و ساير بندگان رابطه علت و معلول جهان هستي روشن شود لکن به مرور زمان آنچه پيامبران گفته بودند اکثراً محو گشته و تنها در بعضي کتب علماء قبل از اسلام باقي ماندند سپس پيامبر گرامي ما(ص)و اهل بيت(ع)بصورت حديث براي ما به يادگار گذاشتند که هم اکنون در کتب فقهي روايات زيادي در اين خصوص موجود است و همچنين دانشمندان و حکماي مسلمان در کتابهاي احکام نجوم خود شرح مفصلي بر علت اينگونه حوادث آورده اند و مسلماناني همچون ابوريحان بيروني و ابن سينا و غير آنها ذکر کرده اند . لکن در اين مقاله تنها توضيحي مختصر براي فهم مطالب بيان مينمايم .
حال متن سخن عالم کامل شيخ محمد بهايي رحمة الله عليه را که در کتاب کشکول خود بيان فرموده اند براي دوستداران اين علوم ترجمه مي نمايم :
هاله نوراني دور ماه و قوس و قزح و ستارگان دنباله دار و ساير حوادث جوي در آسمان همانند پيدايش سرخي در آسمان و نابودي ستارگان(کوچک و بزرگ) و يا پيدايش بعضي (ستارگان)ديگر از آنها قطعاً دلالتي بر حوادث موجود شده در جهان و يا آنچه بعدها در جهان هستي بوجود خواهد آمد را بيان مينمايد و البته اتصالات فلکي نيز دلالت بر اينگونه حوادث مينمايند و حکما(دانشمندان احکام علم نجوم) در اين خصوص کتابهاي بسياري به رشته تحرير درآورده اند و نويسنده اين کلمات و حروف(شيخ بهايي)گويم که در اين خصوص کتابي بسيار بزرگ در اين علم و فن(علم احکام) را مشاهده کردم که از تأليفات يکي از حکما و دانشمندان بزرگ اسلام است(1).که در آن کتاب احکام و چگونگي پيدايش اينگونه امور را به اثبات رسانده است  و حتي علت پيدايش طوفان ها را بر زمين و دريا بيان ميکند و اينکه چگونه است که يک انسان با دو سر زاده و متولد ميشود و همچنين بعضي موارد ديگر و شايد که بتوانيم بعضي از مطالب آن کتاب را در بعضي از مجلدات کشکول فعلي ياد آور شوم(2).پايان سخن شيخ محمد بهايي با ترجمه اينجانب شيخ سعيد مزرعه

توضيح: متأسفانه ديدم يکي از محققان حاشيه بر کشکول و بر گفتار قوس و قزح نوشته اند و علت قوس و قزح را نوشته اند و فکر کرده اند که شيخ علت را نميدانسته اند و متوجه اين نکته نبوده اند که مقصود شيخ بهايي حکم قوس و قزح است و نه علت بوجود آمده آن زيرا اگر کساني مطالعه خوبي داشتند ميديدند که مثلاً اگر قوس در فروردين ماه به وجود آيد و بر کدامين سمت باشد چه حکمي دارد و الي آخر ماه ها و کافيست که به کتاب ملحمه امام صادق(ع) مراجعه ميکردند متوجه برداشت اشتباه خود ميشدند.شيخ سعيد مزرعه

حال با اين مطالب بر ما روشن شد که خداوند متعال جهان را بصورت رياضيات و حساب شده آفريده اند همانگونه که در آيات قرآن ميفرمايد:
 و کفيٰ باالله حسيبا(3)
ترجمه آيه : و بدان که خداوند حسابگري تواناست

و فرموده اند: فلا اقسم بمواقع النجوم و انه لقسم لو تعلمون عظيم(4)
پس سوگند ميخورم به موقعيت ستارگان و(جايگاه آنها)و اين قسم بي ترديد بس بزرگ است اگر بدانيد

و در آيه اول قصد ما توضيح اين مطلب است که هيچ چيز در جهان بدون حساب گري نيست نه فقط اعمال انسانها و ساير مخلوقات بلکه تمام هستي داراي حساب و کتاب است

و در آيه دوم قصد بيان اهميت اتصالات فلکي و علم احکام نجوم و ساير موارد ديگر است و اين آيات خود دلالت بر وجود خالق يکتا و توانا ميکنند. و اينکه اگر کسي داراي فرزندي معلول و ناقص شود نبايد ملامتي بر خداوند نمايد که بايد بر خود ملامت کند که چرا زمان مناسب انعقاد نطفه را رعايت نکرده است و اگر هم کسي داراي فرزندي نابغه شد مبادا بر ديگران احساس حقارت کند که خودش موجب اين چنين فرزندي بوده است بلکه خداوند متعال را در پس اراده واقعي جهان بداند و لذا خداوند براي آن دسته از مومنان که داراي فرزندي ناخرد و يا معلول ميشوند در سوره کهف آيه 80 بحث دو پدر و مادر مومن رايادآور ميشود و اينکه مومن بودن هر دوي آنها ربطي به فرزند آنها که چنان بدنيا آمد را ندارد و اينجانب اختصاراً تصوير يک مولود آدمي که پسري با دو سر و از يک پدر و مادر مسلمان در شهر لاهور پاکستان به تاريخ 25/2/1391 شمسي متولد شده را برايتان قرار ميدهم و تصوير يک دختر انگليسي متولد 2/7/1390 که توانست در شش ماهگي با والدين خود صحبت کند و چند زبان را ياد بگيرد برايتان قرار ميدهم :

    

در خاتمه ياد آور مي شوم که امر زمان انعقاد نطفه حتي در کاشت نطفه فرزند توسط پزشک هم صدق ميکند و بسيار بوده اند که پس از شکست در کاشت نطفه براي فرزند و يا معلول متولد شدن فرزندان خود به اينجانب مراجعه نموده اند و پس از بررسي مشخص شد که ساعت کاشت نطفه نامناسب بوده است و حال که اين امر را براي همگان در سايت قرار ميدهم بدانيد که اگر کساني در آينده صحبت از ساعت مناسب يا نامناسب براي فرزند بکنند کار تحقيقي آنان نبوده و ثمره علمي از روايات اهل بيت(ع) و احکام نجوم است که توسط حکما قديم بيان شده است و بيش از بيست سال است که اهميت آن توسط اينجانب براي عموم مطرح گرديده است

تحقيق علمي از شيخ سعيد مزرعه

11/5/1391

_________________________________________________________________________________

1)مقصود مرحوم شيخ بهايي کتاب مباحث مشرقيه تأليف دانشمند بزرگ و مفسر قرآن مجيد امام فخر رازي متوفي 606 هجري قمري است زيرا خود شيخ بهايي در مکانهايي چند از او نقل ميکند

2)شيخ محمد بهايي - کشکول ج 3 ص 145

3)سوره احزاب آيه 39

4)سوره واقعه آيه 76-75